احتمالاً برای بسیاری از ما، تفاوت بین سیم و کابل از نظر تکنیکی و مفهومی مهم نبوده است. اما از نظر آکادمیک و فنی، تفاوتهای زیادی بین سیم و کابل وجود دارد. این تفاوتها را میتوان در نوع استفاده، مصرف برق و ساختار آنها مشاهده کرد. در ادامه، سعی میکنیم تفاوت بین سیم و کابل را از چند جنبه مورد بررسی قرار دهیم.
تفاوت بین سیم و کابل چیست؟
تفاوت اولین و مهمترین بین سیم و کابل میتواند در ساختار آنها مشاهده شود. در واقع، نوع ساخت و چینش هادیهای سیم و کابل تفاوت اصلی آنها را تعیین میکند. به طور کلی، فرض میشود که:
1. سیم از یک هادی، معمولاً مس، ساخته شده است.
2. کابل مجموعهای از سیمها در کنار یکدیگر است.
این گزارهها به طور کلی درست و بدون اشکال به نظر میرسند، زیرا بیشتر کابلها و سیمهای استفاده شده در اطراف ما این ویژگیها را دارند. ما معمولاً از مفهوم “سیم” برای اتصال کلیدها و پریزهای خانه و از مفهوم “کابل” برای انتقال برق از کنتور ساختمان به شبکه برق اصلی استفاده میکنیم. با توجه به این توپولوژی، منطقی است که سیم و کابل را به شکلی که در بالا گفته شده است تعریف کنیم.
اما واقعیت تا حدی با این گزارهها متفاوت است. در واقع، این گزارهها درست هستند، اما در هر مورد نوع خاصی از سیم یا کابل وجود دارد. برخی از انواع سیمها از تابش چندین هادی تشکیل شدهاند و همچنین برخی از انواع کابلها از یک نوع هادی ساخته شدهاند.
بنابراین، عملاً میتوان گفت که تفاوت اولین و شاید مهمترین بین سیم و کابل قابل استناد نیست و جنبه کلی ندارد. اینکه شما از یک سیم تک هادی برای اتصال کلید و پریز خارجی استفاده کردهاید، نمیتواند دلیل کافی برای صحت گزارههای بالا باشد.
تفاوت بین سیم و کابل و تعریف درست
به طور کلی، تعریف دقیقی از تفاوت بین سیم و کابل که به صورت کلی و جهانی باشد، به نظر نمیرسد وجود داشته باشد. اما بر اساس میزان کاربرد، میتوان گفت که سیمها عموماً از یک یا چند هادی لخت ساخته شدهاند، در حالی که کابلها مجموعهای از هادیهای محافظت شده هستند که در کنار یکدیگر قرار میگیرند.
به طور سادهتر، بر اساس این تعریف، میتوان گفت که سیم تنها از یک محافظ و شیلد کلی در دور خود استفاده میکند، در حالی که کابلها از یک محافظ کلی و شیلدهای میان هادی بهره میبرند.
این تعریف میتواند کلیترین و شاید عملیترین تعریف از تفاوت بین سیم و کابل باشد که ما در زندگی روزمره با آنها در ارتباط هستیم. لازم به ذکر است که این تعریف برای کابلها و سیمهای غیرالکتریکی نیز صادق است، مانند کابلهای شبکه. همچنین، بسته به نوع کاربری، ممکن است در کابلها از انواع شیلدها یا محافظهای درونی یا بیرونی استفاده شود. به عنوان مثال، در کابلهای شبکه برای جلوگیری از تأثیر نویز، از فویل به عنوان شیلد درونی استفاده میشود.
نوع برق مصرفی و داستان تفاوت بین سیم و کابل
اما نکته مهمی که باعث میشود تمامی تعاریف بالا به نوعی از بین بروند، نوع برق مصرفی است. در واقع، گفتهها و تعاریف بالا عمدتاً برای برقهای فشار ضعیف کارآیی دارد. اما در کابلهای فشار متوسط یا فشار قوی، داستان کمی متفاوت است.
در کابلهای فشار قوی یا فشار متوسط، به طور عملی از سیم استفاده نمیشود و در تمامی موارد مصرف، از انواع کابلهای فشار قوی و فشار متوسط استفاده میشود. این کابلها ممکن است از یک یا چند هادی تشکیل شده باشند که عمدتاً به شکل لخت در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند.
بنابراین، عملاً در این نوع کابلها، ما ساختاری نسبتاً برابر با ساختار سیم داریم. اما مسئله این است که فارغ از شباهتهای ساختاری، تفاوت بین سیم و کابل را میتوان از زاویه نوع هادی، قطر مورد استفاده و سایر موارد دیگر مورد بررسی قرار داد.
نقش امنیت در تفاوت بین سیم و کابل
اما یکی دیگر از جنبههای تفاوت بین سیم و کابل را میتوان در امنیت آنها دانست. در واقع، در سیم هیچ گزینه امنیتی معمولاً لحاظ نمیشود. البته دقت داشته باشید که مطالب گفته شده در این بخش نیز برای کابلهای فشار ضعیف صادق است.
بگذارید سادهتر بیان کنم. شاید در اتصال کابلهای برق به جز سیمهای فاز و نول، به سیم سومی که معمولاً به رنگ زرد یا زرد-سبز میباشد، برخورده کرده باشید. این سیم، ارت یا سیم زمین است.
در واقع، مسئلهای که وجود دارد این است که برق از جنس الکتریسیته است. همچنین، تمامی اجسام غیرهادی دارای درصدی از الکتریسیته ساکن هستند که در اثر مالش یا القا میتوانند به جسم دیگری منتقل شوند. از این رو، این احتمال وجود دارد که به هر دلیل کابل مورد استفاده دارای بار الکتریسیته ساکن باشد. به خودی خود این بار خطر خاصی ندارد. اما مسئلهای که وجود دارد این است که این الکتریسیته ساکن از جنس الکتریسیته ای است که در سیمها جریان دارد. از این رو میتوان انتظار داشت که این دو در برخورد با یکدیگر واکنشهایی از خود نشان دهند. این واکنش معمولاً به شکل جرقههای کوچک خودش را نشان میدهد. این جرقهها شاید به نظر کوچک و بیخطر باشند، اما به واقع قادر هستند که شروع کننده یک آتشسوزی بزرگ باشند.
از این رو، مهندسان و طراحان با اضافه کردن سیم ارت به کابلهای برق عملاً سعی میکنند که الکتریسیته ساکن را تخلیه کنند تا عملاً جرقه یا برخورد خاصی میان این دو نوع الکتریسیته رخ ندهد.
تفاوت بین سیم و کابل، کدام یک برای مصرف خانگی مناسب است؟
بهتر است بین سیم فاز و نول با سایر سیمها فاصله یا محافظ وجود داشته باشد. این محافظ میتواند شیلد فلزی یا لایهای از مواد عایق باشد که جلوی برخورد مستقیم بین سیمها را میگیرد. همچنین، سیم ارت نیز باید به طور جداگانه و با محافظت مناسب انتقال الکتریسیته ساکن را بر عهده داشته باشد. این اقدامات به منظور جلوگیری از بروز جرقه و آتشسوزی و حفظ ایمنی در سیستم الکتریکی است.
نگاهی به تعریف و تفاوت بین سیم و کابل در بالا بیندازید. وقتی شما سه سیم مجزا را با یک شیلد یا محافظ متصل میکنید، در واقع از یک کابل واحد استفاده میکنید!
بیایید به طور ساده توضیح دهیم، در سیستم های برق داخلی امروزی، به طور عملی از یک یا دو سیم مجزا استفاده نمیشود. به جای آن، در برق کشی داخلی همانند بسیاری از روشهای انتقال برق، از کابل استفاده میشود. این کابل ممکن است برای استفاده در برق ضعیف با قطر کوچک طراحی شده باشد، یا ممکن است برای انتقال برق با فشار قوی از قطرهای بزرگتر استفاده شود.
بنابراین، سیم در واقع مفهوم عملیاتی خاصی ندارد و محدوده عملکرد سیم در داخل کابل قرار میگیرد. به طور خلاصه، در مصارف برق ضعیف، کابلها به عنوان مجموعهای از سیمها محسوب میشوند!